موسیقی در چین نخستین بار در ساحل هوانگ هو (رودخانه زرد) به وجود آمد و از آنجا به خارج از مرز های چین ( کره – ژین – خاور دور و نقاط دیگر ) سرایت کرد.
موسیقی در چین باستان به ندرت هنری مستقل بود و همواره با تشریفات دینی و نمایشی ملازمت داشته است.
بر اساس روایات چینی موسیقی نیز مانند چیزهای دیگر از ابتکارات (( فویشی )) خان افسانه ای است.
در زندگی چینیان از همان نخست رقص و موسیقی همراه با آیینهای مختلف به منظور باروری زمین، پیروزی در جنگ، پیشگیری بیماری و…) نقش اساسی و مهمی را ایفا نموده است .
به طوریکه اکثر فرمانروایان چینی این نوع فعالیت ها را برای هماهنگ ساختن کشور خویش ضروری می دانستند. در قرن هشتم پیش از میلاد معابدی وجود داشت که به همین منظور ساخته شده بود .
در چین ۵۰۰۰ سال قبل قومی امپراتور چن موسیقی چینی را تدوین کرد .
تنوع فرهنگ موسیقی چین
تنوع فرهنگ موسیقی چین طی تاریخ طولانی اش تاثير عظیمی بر مناطق اطراقش نهاده – به خصوص در سنت موسیقایی آسیای شرقی نقش مهمی را ایفا کرده است .
به طوریکه امروزه تاثیر فرهنگ موسیقی چین ( ملت هان ) را می توان در کشورهای خاور دور مشاهده نمود .
از دیرباز سه نوع موسیقی در چین وجود داشته است :
١- موسیقی مردمی: مخصوص جشنها و مراسم مردمی بوده است.
۲- موسیقی دریاری: به امپراطوران اختصاص داشته است .
۳- موسیقی مذهبی برای تشرفات مراسم مذهبی به کار برده می شده است .
اولین دوره درخشان هنر و ادبیات چینی با حکومت سلسله ۲۰۶ Han ق.م تا ۲۲۱ میلادی آغاز می گردد .
در این زمان وسعت خاک چین هم طراز امپراطوری روم شد.
امپراطوران هان پیگیرانه به ترویج هنر می پرداختند و به این علت موسیقی در دربار از ارزش و رونق خاصی برخوردار گردید .
به طوریکه در این دوره هشتصد توازنده در ارکستر دربار شرکت داشتند که در چهار بخش سازمان داده می شدند .
در سال ۱۰۴ ق.م ” انجمن سلطنتی موسیقی ” دایر گردید که وظیفه اش ارائه نمایشهای سرگرم کننده و ترویج آن و نظارت بر موسیقی و رقص و نیز استاندارد کردن کوک سازها بود .
بسیاری از سازهایی که اکنون در ارکسترهای تئاتر چینی به کار می رود به این دوره تعلق دارد .
نفوذ موسیقی ایران در چین
از روزگاران بسیار کهن از طریق جاده ابریشم بین ایران و چین ارتباط فرهنگی نزدیکی وجود داشته است .
بزرگترین کانون فرهنگی نژاد ایرانی در آن دوره در مشرق ایران قرار داشت و کوچا ( در ترکستان ) نام یکی از شهرهای آن بود.
. مردم این دیار با ایرانیان شمالی بستگی داشتند.
در مشرق به زبان چینی و در مغرب آن به فارسی سخن می گفتند.
سال ۳۸۴ میلادی این سرزمین توسط یکی از امپراتوران چین فتح گردید.
وی رامشگران آنجا را با خود برد و از این طریق موسیقی ایرانی و سازهای آن به چین راه یافت و درباریان چین به شدت به موسیقی خارجی علاقمند شدند بطوریکه امپراتوران بعدی هم به گردآوری گروه رامشگران کوچایی پرداختند .
از این رو موسیقی آنان تغییر اساسی در موسیقی چین نهاد .
در قرن ۱۹ تحولی فعال و مردمی که به دست های کلاسیک شمالی شبیه بود ایجاد شد .
این تحول اپراهایی را به وجود آورد که معروف به “نمایشنامه های پایتخت بود و امروزه معروفترین اپراهای قبل از جمهوری خلق چین به شمار می رود .
در قرن نوزدهم رواج موسیقی غربی در این کشور موجب گردید که روشنفکران به نواقص موسیقی سلطنتی چین آگاه شوند و به ارزشهای علمی موسیقی غربی پی ببرند و با بکارگیری آن به تکمیل موسیقی خود بپردازند .
از آن زمان در موسیقی چین سه مکتب بوجود آمد
۱ – مکتب موسیقی علمی و بین المللی چین : این مکتب تحت تاثیر موسیقی اروپایی بوجود آمد و توسط دکتر هيسائویو می (۱۸۸۴ – ۱۹۴۰) میلادی پایه ریزی گردید .
وی ریاست کنسرواتوار ملی شانگهای را بر عهده داشت و تحصیلاتش را در کنسرواتوار لایپزیک گذرانده بود .
۲ – موسیقی ملی چین : این یک عبارت است از گامهای موسیقی چینی با استفاده از سازهای غربی .
۳- موسیقی باستانی چین : این مکتب موسیقی متشکل از اصول و قوائد موسیقی چینی با سازهای باستانی چین است که به ایجاد تکنیک جدید در موسیقی ملی پرداخته است .