تئوری موسیقی چیست و چرا این سوال ذهن شما را درگیر کرده است.
یکی از مهم ترین چیزهایی که باید در مورد تئوری موسیقی به یاد داشته باشیم، این است که موسیقی قبل از تئوری وجود داشته است.
موسیقی هزاران سال قبل از اینکه تئوری به وجود بیاید و بگوید منظور آدمها از کوبیدن روی طبل چیست وجود داشته است.
بنابراین هرگز فکر نکنید که چون تا به حال کلاس تئوری موسیقی نگذرانده اید نمی توانید نوازنده ی خوبی باشید.
اگر نوازندهی خوبی هستید، احتمالا ناخودآگاه خیلی از مطالب تئوری موسیقی را می دانید. شاید فقط اصطلاحات و مسائل فنی موسیقی را تدائيد.
مفاهیم و قوانینی که تئوری موسیقی را تشکیل می دهند شباهت زیادی به قوانین دستور زبان دارند که در نوشتن به کار می روند (آن قوانین هم خیلی بعد از اینکه مردم موفق شدند به خوبی با هم حرف بزنند ابداع شدند.
اینکه انسان ها توانستند زبان شان را مکتوب کنند و بنویسند باعث شد افرادی که از آنها دور بودند بتوانند مکالمات و داستان هایشان را درست همان طور که نویسنده می خواسته بشنوند.
توانایی خواندن و نوشتن موسیقی هم به موسیقی دان ها امکان می دهد که بتوانند قطعه های موسیقی را دقیقا همان طور که مورد نظر آهنگسازش بوده بشنوند و بنوازند.
یاد گرفتن خواندن نت موسیقی خیلی شبیه به یاد گرفتن یک زبان جدید است؛ تا آنجا که فردی که مهارت زیادی در این زمینه دارد می تواند با دیدن نت قطعه موسیقی، آن را در ذهنش بشنود.
خیلی از مردم دنیا خواندن و نوشتن بلد نیستند اما باز هم می توانند به خوبی و به صورت کلامی و شفاهی افکار و احساساتشان را بیان کنند.
به همین صورت، خیلی از موسیقیدان های آموزش ندیده هم هرگز خواندن و نوشتن موسیقی را یاد نگرفته اند و اصلا یادگیری تئوری موسیقی را نفرت انگیز و غیر ضروری می دانند.
هر چند، درست مثل جهشی که بلد بودن خواندن و نوشتن در یادگیری ایجاد می کند، تئوری موسیقی هم می تواند به موسیقی دان ها کمک کند که تکنیک های جدیدی یاد بگیرند و قطعه های موسیقی یک سبک نا آشنا را اجرا کنند و برای انجام کارهای جدید اعتماد به نفس پیدا کنند.
ریشه یابی تولد موسیقی و تئوری موسیقی
به گفته مورخان، زمانی که تمدن های دنیای باستان تازه در حال شکل گیری بودند یعنی تقریبا ۷۰۰۰ ق م، سازهای موسیقی به درجه ای از پیچیدگی در طراحی رسیده بودند که تا امروز هم قابل استفاده اند.
به عنوان مثال، بعضی از فلوت های ساخته شده از استخوان را که در این مقطع زمانی پیدا شدهاند، هنوز هم می توان نواخت و اجراهای کوتاهی با آنها ضبط شده است که شنوندهای امروزی هم بتواند صدای این سازها را بشنود.
همچنین خطوط تصویری و تزیینات مربوط به خاکسپاری مردگان در ۳۵۰۰ ق م نشان میدهند که مصریان از هارپ و کلارینت دو قمیشی و شلیاق الير) و نوعی فلوت مخصوص خودشان در این مراسم استفاده می کرده اند.
تا ۱۵۰۰ ق.م، اقوام هیتی شمال سوریه با اصلاح و تغيير طراحی سنتی لوت هارب مصری، اولین گیتار دو سیمه را اختراع کرده بودند که دستهای بلند و پرده بندی شده، گوشی کوک کردن و یک بدنه ی
طنین توخالی برای تقویت صدایی که از سیم ها تولید میشد داشت درباره ی موسیقی دوران باستان سؤالات بی پاسخ زیادی وجود دارد، مثل اینکه چرا فرهنگها و تمدن های گوناگونی که کاملا دور از هم بوده اند و هیچ مراودهای با هم نداشته اند، موسیقی مشابهی داشته اند.
خیلی از تئوریسین ها به این نتیجه رسیده اند که احتمالا علتش این است که برخی الگوهای خاص به گوش انسان خوش می آیند و برخی دیگر این طور نیستند.
با این توصیف، تعریف خیلی ساده ای که می توان از تئوری موسیقی ارائه کرد این است که تئوری موسیقی کاوشی است در این موضوع که چرا موسیقی به گوش درست یا نادرست می آید.
به زبان دیگر، مقصود و هدف تئوری موسیقی توضیح دادن این مطلب است که چرا بعضی نواها طور خاصی به گوش می آیند و اینکه چطور می توان دوباره آنها را تولید کرد بسیاری از مردم، یونان باستان را زادگاه واقعی تئوری موسیقی می دانند.
چرا که یونانی های باستان تمام مکاتب فلسفه و علم را بر مبنای تشریح همه جانبه ی موسیقی که در آن زمان شناخته شده بود بتا کردند.
حتى فيثاغورس (همان که دربارهی مثلث و این چیزها حرف زده) دست به کار شده بود و گام دوازده نیای مشابه همان که موسیقی دان ها و آهنگسازهای امروزی هم از آن استفاده می کنند درست کرده بود.
او این کار را از طریق چرخه ی پنجم ها انجام داده بود ، ابزاری که هنوز هم همه موسیقیدان ها با جدیت از آن استفاده می کنند.
یکی دیگر از دانشمندان و فیلسوف های معروف یونانی، یعنی ارسطو، نیز تعداد زیادی کتاب در باردانی تئوری موسیقی نوشته است.
او گونه ای از نت نویسی ابتدایی را ابداع کرد که تا هزار سال بعد از مرگش نیز همچنان در بوتان و تمدن های بعدی استفاده می شد.
در واقع در یونان آن قدر زمینه و پایه ی تئوری موسیقی قوی ای وجود داشت که تا سالیان زیادی نیاز به تغییر چشمگیری احساس نمی شد، تا رنسانس اروپا که تقریبا ۲۰۰۰ سال بعد رخ داد، همسایه ها و فاتحان يونان خیلی مایل بودند که ریاضیات، علمه فلسفه هنر، ادبیات و موسیقی بوتان را با فرهنگ خودشان ترکیب کنند.
نگاهی دقیق به مبانی تئوری موسیقی
خیلی خوب می شد اگر هر کس که می خواست، می توانست هر سازی را دست بگیرد و بدون هیچ گونه آموزشی با آن موسیقی زیبایی بنوازد، اما واقعیت این است که اکثر افراد به آموزش ساختار یافته ای برای این کار احتیاج دارند. این آموزش می تواند از
طريق معلم با کتاب های آموزشی باشد، در این قسمت می خواهیم به اطلاعات اولیه ای بپردازیم که برای یاد گرفتن نت خوانی، نواختن گام، شناخت علامت سر کلید و ساختن آکورد لازم است
یادگیری اصول: نت، سکوت و ضرب
بلد بودن نت خوانی برای یک موسیقی دان ضروری است.
مخصوصا برای کسی که می خواهد اثرش را برای اجرا در اختیار موسیقی دان های دیگر ه م بگذارد يا ببیند موسیقی دان های دیگر چه می نوازند.
با فهمیدن عناصر اولیه ی موسیقی مثل ارزش زمانی، اولین قدم را در راه رسیدن به مهارت و استادی در موسیقی برمی دارید.
همه این عناصر در کنار هم اصولی را می سازند که به کمک آنها می توانید موسیقی را بخوانید، يتوارید و مطالعه کنید.
استفاده از نت ها و ترکیب کردنشان با هم
خواندن نت های موسیقی در هر دو کلید سل و فا و پیدا کردن نتها روی پیانو و گیتار (دو تا از معمول ترین سازهایی که افراد برای شروع موسیقی انتخاب می کنند) برای آهنگ سازی و یادگیری موسیقی ضروری است.
وقتی بتوانید نتها را روی خطوط حامل بخوانید، می توانید علامت سر کلید یک قطعه ی موسیقی را تشخیس بدهید.
علامت سر کلید مجموعه ای از نمادهاست که به شما نشان می دهد که موسیقی در چه گامی نوشته شده است. می توانید از چرخه ی پنجم ها برای تمرین استفاده کنید تا بتوانید با دیدن علامت سر کلید و شمردن تعداد دیز و بملها، گام آن قطعه موسیقی را تشخیص دهيد.
تئوری موسیقی برای موزیسین رایانه ای
اگر به موسیقی دیجیتال علاقه مند هستید یا در مارکت آن مشغول به فعالیت هستید و می خواهید تئوری موسیقی رابیاموزید روش بهتری هست.
شما باید تئوری موسیقی برای موزیسین های رایانه ای را فرا بگیرید.