ر مبحث قبل با تعریف نسبتا جامعی از هارمونی با شما بودیم و در این مبحث قصد داریم با تعریف کنسونانس و دیسونانس با شما باشیم.
کنسونانس و دیسونانس برخی از آکوردها پایدار و ایستا و برخی دیگر ناپایدار و پویا هستند.
آمیزه ای از صداها که کیفیتی پایدار دارد کنسونا ئس نامیده می شود.
کنسونانس ها در موسیقی نقاط فرود، سکون و ثبات هستند.
کسی که عبارت همرنگ جماعت شو را ابداع کرده، ذهنیتی کنسونانس داشته است.
آمیزه ای از صداها که کیفیتی ناپایدار دارد دیسونانس ” نامیده می شود.
کیفیت پرتنشي و بي قرار یک دیسو نانسي ، حرکت به سمت آکوردی پایدار را ایجاب می کند.
حل دپسونانسی هنگامی است که به سوی آکورد ی کنسونانس حرکت کند.
هنگامی که این حالا به تأخیر افتد یا به شیوه ای نامنظم انجام گیرد، حسي دراماتیک، تعليقي يا غافلگیرانه می آفرید آهنگسازی از این راه، حس انتظار شنونده را به بازی می گیرد.
آکوردهای دیسونانت کیفیتی پویا دارند و موسیقی را پیش می رانند و تحرک می بخشند.
در روزگار قدیم، این آکوردها را بنا به سمت خشن و ناملایم می شمردند و آنها را برای خلق و رنگ آمیزی فضایی موسیقایی که بیانگر درد، اندوه و کشاکشي بود به کار می گرفتند.
حالی که دیسونانس و کنسونانس را تعریف کردیم باید بدانید که این آکوردها می توانند به درجه های گوناگون دارای کیفیت های یاد شده باشند.
در میان کوردهای کنسونالت برخی پایدارتر از بقیه هستند، همچنان که دیوتانت ها نیز از نظر میزان تنش و ناپایداری با یکدیگر تفاوت دارند.
در گذر سده ها، آکوردهای دیسونانت، هرچه آزادانه تر به کار گرفته شده اند آکوردی که در یک دوره بی اندازه خشن شمرده می شده، اغلب در دوران بعد کم و بیش ملایم تلقی شده است.